در این سال های وبلاگ نویسی، هر یادداشتی که بلاگرهای عزیز در مورد ازدواج، شروط ازدواج، جهیزیه، حق و حقوق همسران، نحوۀ انتخاب همسر و. می نوشتند، همه رو با دقت می خواندم. حتی از کامنت های ریز و درشت آن ها هم نمی گذشتم! جوری که بعضی از پست ها و نظرات مهم آنها هنوز به خاطرم مانده است. با این وجود، از زمان بلاگفا تا الآن شخصاً مطلب قابل توجهی در مورد ازدواج و زیر شاخه هایش ننوشتم! اما در این مدت، بعضی دوستان به صورت خصوصی از من سئوال پرسیدند که در حد بضاعت ناقصم پاسخ آنها را داده ام.

حجم پاسخ هایی که در این مورد نوشته ام، بالغ بر 32 صفحه شده است که دیروز به بهانۀ پاکسازی وبلاگ، همه را بازنگری و فهرست وار در 2 صفحه خلاصه کردم. اگر حوصله داشتید بخوانیدش:

  1. برابر احادیث معتبر، ازدواج کردن بسیار ممدوح و در برخی شرایط، واجب است.
  2. فرار از ازدواج در بعضی شرایط و به دلیل بعضی معذوریت های خاص، جایز است!
  3. سخت گیری‌ بی مورد و شروط سنگین برای ازدواج، در هیچ یک از منابع دینی مقبول شناخته نشده، بلکه نکوهش شده است!
  4. در هیچ یک از منابع اصیل، سراغ نداریم که فرموده باشند جوان به هر قیمتی باید ازدواج کند. اما، همۀ پدرها و اهل خیر موظفند که شرایط ازدواج فرزندان را فراهم کنند.
  5. اگر به هر دلیلی شرایط ازدواج برای دختر یا پسر فراهم نشود، هیچ کس اجازه ندارد آنها را تحقیر یا ملامت کند! سرزنش کردن و تیکه انداختن و متلک های آزار دهنده در چنین مواقعی نه تنها راهگشا نیست، بلکه ممکن است ذوق و ارادۀ دختر یا پسر را دچار آسیب جدی کند.
  6. جوان هایی که بعد از تلاش و پیگیری منطقی، همسر مناسب خود را پیدا نکرده و مجرد مانده اند، به هیج وجه سزاوار سرزنش نخواهند بود!
  7. هم کفو بودن در ازدواج برای زن، شرط لازم است. اما برای مرد در بعضی موارد، چندان لازم و ضروری نیست. با این فرض، آقاپسرها در صورتی می توانند ازدواج خود را به تأخیر بیاندازند که عذر موجهی داشته باشند. به عبارت دیگر، آقا پسرها نباید به بهانه های من درآوردی از زیر بار ازدواج شانه خالی کنند!
  8. هر جوان در فرایند ازدواج خود هر قدر هم با مانع مواجه شود، نباید دلسرد و نا امید شود.
  9. لجبازی و بهانه جویی در ازدواج برازندۀ هیچکس نیست. این کار نه تنها وجاهت شرعی ندارد، بلکه آسیب هایی دارد که تا مدت ها قابل جبران نیست. در این زمینه هرکس به اندازۀ قصوری که می ورزد، عقوبت خواهد شد.
  10. آهای آقا پسرهای عزیز، اگر در مسیر خواستگاری، بارها و بارها جواب منفی شنیدید، بازهم مأیوس نشوید. آن قدر قصه را دنبال کنید تا به نتیجه برسید

و چند نکتۀ دیگر:

  1. اجازه پدر و مادر برای ازدواج فرزند شرط نیست. الاّ برای دختر، که برای ازدواج اول، نیاز به اجازه پدر یا ولی دارد. اما، این شرط هم منوط به اهلیت داشتن ولیّ و رعایت مصلحت دختر و امثال این هاست. بنابراین، اگر این شروط محقق نشود، حتی اجازه ولیّ هم ساقط می شود.
  2. پدر مادرها قطعاً نمی توانند و نباید در امر ازدواج، گزینۀ انتخابی خود را بر دختر یا پسر تحمیل کنند. اما، فرزندان هم اجازه ندارند، یک ازدواج غیر عقلانی و غیر موجّه را بر خانواده تحمیل کنند.
  3. اگر دختر یا پسری، بخواهند علیرغم توصیه های پدر و مادر، یک ازدواج ناهمگن و غیر عقلانی را برای خود رقم بزنند، در آنصورت، والدین چاره ای جز موافقت ندارند. در چنین حالتی والدین موظفند با اتمام حجتِ توأم با رأفت، زمینۀ ازدواج آنها را در حد بضاعت فراهم کنند، اما باید نتیجه کار را به عهدۀ خودشان بسپارند. متقابلاً دختر و پسر نیز در چنین شرایطی نباید احترام  بیش از حد یا کمک های بیدریغ را از پدر و مادر انتظار داشته باشند. چون عملاً امکان پذیر نیست. مگر آنکه عروس یا داماد بتوانند در طول زمان، نظر خانواده ها را نسبت به خود  تغییر دهند.
  4. در خانواده های مذهبی یقیناً این جور نیست که توصیه های والدین همیشه برخلاف مصلحت فرزندان باشد. کما اینکه انتخاب یک سویۀ فرزندان هم همیشه و حکماً مقرون به صحت و عقلانیت نیست. پس باید با حفظ احترام والدین، رضایت حداقلی آنها تأمین شود.
  5. زندگی منطقی و موفّق برای یک زوج آن است که مراحل اولیۀ ازدواج (دورۀ آشنایی، خواستگاری تا زمان عقد) را با عقلانیت و با حفظ احترام خانواده ها دنبال کنند. اما، بعد از عقد، باید محبت و مودت را چاشنی مراودات خود کنند و زندگی را با عشق ادامه دهند.
  6. بعضی آقاپسر ها بر این باورند که اول باید مهر کسی در دل آنها بیفتد (یعنی باید اول عاشق و دلباختۀ کسی بشوند) بعد برای خواستگاری او اقدام کنند. اما به نظر من عشقِ به زوجیت، در وجود هر انسانی نهفته است. فقط باید آماده فرصت باشند تا عشق نهفته را در مواجهه با هم کفو خود، به منصۀ ظهور برسانند. به همین دلیل کسانی که پروسه ازدواج را خارج از مسیر عقلانیت پیگیری می کنند، ناخودآگاه و بی آنکه بفهمند، دچار نوعی عشق کاذب می شوند و ممکن است در ادامۀ  کار به بن بست برسند.

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها