بعد از پدیدۀ غیر شرعی ازدواج سفید، زندگی مجردی دختران هم گویا پدیدۀ جدیدی هست که متأسفانه دارد در فرهنگ ما رواج پیدا می کند.

راستش را بخواهید نمونه هایی از زندگی مجردیِ پسرهای بیکار و بی عار را دیده بودم. در مورد دخترها هم کم و بیش چیزهایی شنیده بودم. اما یقین نداشتم. تا اینکه امروز وقتی داشتم با دو دختر 27 و 31 ساله در مورد یک موضوع حقوقی صحبت می کردم، با کمال تعجب شنیدم که گفتند توی شهر خودشون در یک خانۀ استیجاری و جدا از پدر و مادر زندگی می کنند! و البته با خیال راحت علتش را هم این جور گفتند:

  • شرابط خانۀ پدر جوری هست که برای ما قابل قبول نیست.!
  • آزادی عمل در زندگی مجردی بیشتر است!
  • حوصلۀ کار کردن در خانۀ پدری را نداریم!
  • دید و بازدید های هفتگی در خانۀ پدر، آرامش ما را بهم می زند!
  • چون قصد ازدواج نداریم، ترجیح می دهیم جدا از پدر و مادر زندگی کنیم!! و.

 

و این است ارمغان غربزدگی و زندگی منهای دین، به نظر شما انتهای این راه کجاست؟

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها